آغوشت را از
کابوس های سر ساعتت پس نگرفتم که رویش
دردهایم را بالا بیاورم ...
بیا... چشم های پر حرفت را بیاور
می خواهم شهرزادترین قصه هایت را
و دنیا برای چند دقیقه در تو خلاصه شود ...
بیا... اتفاق در آغوش های بسته می افتد
بی آنکه به هیچ کجای تقدیر بر بخورد
نظرات شما عزیزان: